نامه ای سرگشاده به رسانهی «پویش آنلاین»
رسانهی سیاسی مستقل، در وانفسای عدم شفافیتها و وابستگیهای پشت پردهی جناحی و بخصوص نفوذ گسترده و برنامه ریزی شدهی عوامل و سازمانهای وابسته به رژیم استبداد که از نهایت قدرت و ثروت و امکانات بهرهمند هستند حرکتی بسیار پرهزینه، طاقتفرسا و ریسکپذیر است. با این وجود، ضرورت وجود و تنوع رسانههای سیاسی مستقل در برههی کنونی شدیدا احساس میشود. انتقال و انتشار بیطرفانهی اطلاعات، تحلیل و نقد دلسوزانهی تحولات و رویدادها، و ارائهی ایدهها و راهکارها جهت برونرفت از بنبست امروز و رهایی سرزمین اسیرمان ایران، از اهم وظایف یک رسانهی سیاسی مستقل است. همکاری و همیاری تیم بنیانگذار و مجری طرح، تامین منابع مالی و مدیریت و سازماندهی شفاف از مهمترین فاکتورهای راهاندازی و تداوم موفقیتآمیز هر رسانهای است و طبیعتا میبایست صداقت، انصاف، انعطاف، سخاوت و روح عدالت بر فضای همکاری اعضا و گردانندگان و همیاران حاکم باشد تا هم از منظر وجدان عمومی اعتمادپذیر واقع شود و هم در پیشبرد اهدافش سربلند بیرون آید. غرض از این مقدمه، شکواییهایست که در قالب پرسش میبایست مطرح میشد اما واکنشهای بدویِ دفعی و سلبی مدیر مسئول این رسانه، آقای سیروس ملکوتی به پرسشگران در سه هفتهی اخیر این راه را پیش پای ما گذاشت.
خانم آزاده سلیمانی، دوست مشترک و همراه چند سالهای که در مسیر آزادیخواهی و روشنگری همواره فعال و کوشا و موثر بوده و هست، به گواه اسناد و شاهدان بیشمار و غیرقابل کتمان از بانیان و پایه گذاران اصلی رسانهی «پویش» است که برای به ثمر رساندن این پروژه از هیچ تلاش و حرکتی مضایقه نکرده و ماهها همپا و همدوش گردانندگان امروز آن برای تاسیس این رسانه زحمت کشیده و عرق ریخته و هزینهی مادی و معنوی کرده است. اما معلوم نیست به چه دلیلی یا بر چه اساسی در آستانهی برنامهی افتتاحیه بدون هرگونه اطلاع و هماهنگی و توضیح از پروژه کنار گذاشته شده و مراحل آمادهسازی و ضبط نخستین برنامهها در بایکوت خبری کامل ایشان انجام گرفته است؟! و از آن هم عجیبتر و سوالبرانگیزتر که حتی در برنامههای اول ارائه شدهی این رسانه هیچ نام و یادی از ایشان به عنوان یکی از بانیان، ایدهپردازان، همکاران و سرمایهگذاران اصلی برده نشده است؟ البته به دلیل عدم توجه به این مهم و خودداری مسئولین رسانهی پویش از هرگونه توضیح درخور، طبعا حواشی، شایعات، افتراها، جدلها و حرف و حدیثها مجال ظهور پیدا کرده است و متاسفانه نه تنها دوستیها و همکاریها را مسموم کرده است بلکه افق نامطلوبی را این آغاز نازیبا برای آیندهی کار این رسانه که مدعی برابریطلبی و ارزشهای دموکراتیک و انسانی است ترسیم میکند. حال این پرسش برای افرادی چون ما مطرح میشود که چرا رسانهی کوچک اما پویا و خوشایدهای که میتواند کاستیهای آگاهیرسانی و «فرهنگسازی» امروز را به وسع خود پوشش دهد این گونه از ابتدا در دام ناهمگونی، تشتت و سانسور و تخریب آنهم نسبت به یکی از بانیان اصلی خود افتاده است؟! انتظاراتی که امروزه از ارباب رسانه، روشنفکران و سیاسیون استبدادستیز می رود، وظیفهها را سنگینتر و حساستر از گذشته نموده است. پس بدیهی ست که یا میبایست منفعل بود و در کنج عافیت نشست و نظاره کرد یا اگر همت و ارادهی حضور و مبارزه و مقابله هست، با کمترین ضربت خطا وارد عرصه شد. امیدواریم گردانندگان این رسانه نقد ما را دلسوزانه بدانند و توضیح و پاسخ درخوری برای آن ارائه دهند.
۲۲ فوریه ۲۰۱۷ / ۴ اسفند ۱۳۹۵
اسامی ۵۲ تن از حمایتکنندگان این نامه (بدون اولویت و ترتیب) :